اخلاص


 





 

تعريف اخلاص
 

بدان که نيت که باعث انجام عمل است اگر يکي بود آن را اخلاص گويند، و چون دو باشد آميخته باشد و خالص نبود. و آميخته چنان بود مثلاً که روزه دارد از بهر خداي - تعالي - و ليکن پرهيز از خوردن نيز مقصود بود براي تندرستي، يا کم خرج کردن مقصود بود نيز... . خالص آن بود که در آن نفس را هيچ نصيب نبود، بلکه براي خداي - تعالي - بود و بس .. . تا آدمي از صفات بشريت خلاص نيابد اين خلوص نيت سخت دشوار بود. و از اين روست که گفته اند: که هيچ چيز سخت تر و دشوارتر ازاخلاص نيست. (1)
روايت روايت کردند که يکي از حواريان عيسي را پرسيدند که اخلاص چيست؟ گفت: آن که کاري کني و دوست نداري که تو را بدان بستايند مردمان. ديگر آن که دلت پاک باشد از بدخواستن براي هيچ يک از مسلمانان، چنان که خداي - عزّ و جلّ - فرمود: «انما المؤمنون اخوه؛ مؤمنان برادران يک ديگرند».(2)

اهميت اخلاص
 

جمله نغز يک مخلص آلوده گناه، بهتر از هزار عابد آلوده خودپسندي و ريا.(3)
توصيه هر چه کسي دهي، آن را رنگي يا بويي يا طعمي بايد. کارهايي را که براي خداوند کني نيز رنگ اخلاص بايد تا از تو قبول کند، و با اخلاص قدر بايد. اگر اين
نباشد عبادت همه عابدان - که رنگ اخلاص و بوي حرمت ندارد- بياوري، همه باد است. اگر يک کار براي خشنودي خداي بکني، کار دنيا و آخرت تو بسامان آيد. کاري بزرگ است بي نياز را خشنود کردن، و کاري آسان است نيازمند را خشنود کردن، و آن کار بزرگ، به رنگ اخلاص آسان گردد، نه هر چند بيشتر کني بهتر باشد، هر چه به اخلاص تر کني بهتر باشد اگر خداوند را خواهيد، او را باشيد، تا او شما را باشد.(4)

اقسام اخلاص
 

نکته: اخلاص، کار براي خدا کردن است و آن سه قسم است: اخلاص شهادت و آن در اسلام است، و اخلاص خدمت و آن در ايمان است، واخلاص معرف و آن درحقيقت است.
اخلاص شهادت را سه گواه است: کوشيدن بر امر وي، و شرم داشتن از نهي وي، و آرام گرفتن به رضاي وي.
اخلاص خدمت را سه گواه است: ناديدن خلق در پرستيدن حق، رعايت سنت در کار حق، و يافت حلاوت در خدمت حق.
اخلاص معرفت را سه گواه است: بيمي که از گناه بازدارد، اميدي که به طاعت وادارد و مِهري که حکم او را بر تو گوارا کند. (5)

راه خالص ساختن عبادت
 

توصيه و حديث: سبب اخلاص در طاعات و عبادات همانا توفيق الهي است. اصل چنين اخلاصي در آن است که انسان عمر خود را به اندازه يک روز بداند. رسول اکرم (ص) فرمود:«دنيا ساعتي است، پس آن را در طاعت خدا بدار».(6)

طاعت بدون اخلاص
 

نکته :هر نعمتي که در او شکر نيست نقصان دو جهاني است و هر شدّت و دشواري که در او صبر نيست هلاکت و زيان جاوداني است و هر طاعتي که در او علم و اخلاص نيست ضايع کردن زندگاني است .(7)

خلوص عمل نه بسياري آن
 

توصيه: ابوالقاسم حکيم سمرقندي گويد: هر که به نيکوکاري مشغول است اگر به فضايل نرسد، عذرش پذيرفته است. همّت خاصان ،نيکوکاري است و همّت عوام، بسيار کاري است و برخورداري نيکي را است نه مر بسيار را ...و بزرگ تر اخلاص آن است که به کار خداوند- عز و جلّ- از خلق ستايش خود را نخواهي (8)

صدق در دعوي بندگي
 

تمثيل: اگر تره فروشي گويد: من سلطانم، دروغ مي گويد؛ اگر چه اين لفظ چون سطان گويد راست بود. و چون تو «لا اله الا الله »مي گويي، در حق تو دروغ است اگر چه در حقّ اهل يقين راست است. تو مي گويي که من جز يک خداي نمي دانم و نمي بينيم و نمي پرستم، آنگه نفع و زيان به دست سلطان داني، و عطا ومنع از او مي شناسي، اين دروغ بود. تا تو خود را پرستي، «لا اله الا الله » نيست. بنده نيستي، ادعاي بندگي چرا کني!(9)

خلوص نيت
 

حديث: امام صادق عليه السلام فرمود:«هر کس که صاحب نيت صادق باشد، داراي قلبي سليم است؛ زيرا سلامت قلب از وسوسه هاي نامطلوب ،تنها با خالص کردن نيت براي خدا در همه کارها حاصل مي شود.» خداوند تعالي در توصيف روز قيامت مي فرمايد: «روزي که هيچ سودي ندهند مال و فرزندان، مگر کسي را که خدا به او قلب سليم داده است.»(10)
رسول اکر (ص) فرمود:« نيت مؤمن بهتر از عمل اوست. و همچنين فرمود: «همانا همه اعمال بستگي به نيات دارد و براي هر کس آنچه نيت کرده است، خواهد بود».(11)

پی نوشت ها :
 

1ـ همان، صص472و473
2ـ گزيده در اخلاق و تصوف،ص164
3ـ روضةالمذنبين، ص93
4ـ اُنس التائبين، صص54و55
5ـ صد ميدان، ص31
6ـ چراغ راه دينداري (بازنوسي مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة)، ص34
7ـ مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاري، ج1، ص141.
8ـ اين برگ هاي پير( مرتع الصالحين)، ص94
9ـ نامه هاي عين القضّات همداني، ج1، صص234و235
10ـ شعراء:88 و89
11ـ چراغ راه دينداري (بازنويسي مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة)، ص37
 

منبع:گنجينه ش 81